اولین سفر با هواپیما
مامان سیما اومد پیشمون و با هم داریم میریم تهران. نبات کوچولوی مامان و بابا کلی دختر خوبی بود تو هواپیما. من و مامان سیما کلی نگران بودیم که نکنه گوشش درد بگیره تو پرواز. ولی خانوم خانوما واسه خودش خواب خواب بود. خوشحالم که داریم میریم سفر. وانیا قراره خاله یلدا و دایی میلاد رو از نزدیک ببینه . اما تنها غصه ام اینه که ایمان همراهمون نیست.
نویسنده :
مامانی
2:24