وانیا،نفس مامان لاله و بابا ایمانوانیا،نفس مامان لاله و بابا ایمان، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

هدیه باشکوه خداوند

ماجرای وبلاگ نویسی من

بالاخره نسبت به نوشتن اتفاقات زندگی دخترکم تسلیم شدم.    من همیشه و همیشه دستنویس رو ترجیح میدادم  . هنوز هم همین طوره . تا به حال هم برایش اتفاقات زندگی تازه جوانه زده اش رو براش روی کاغذ آوردم. اما یهو هراس این افتاده به جونم که وقتی وانیا بزرگ بشه ، تو این عصر تکنولوژی اصلا حاضره یه کف دست کاغذ بخونه؟؟ چه برسه به یه کلی نوشته که احتمالا تا اون موقع تبدیل به یه مثنوی هفتاد مَن شده.  برای همین تن دادم به همسو شدن با تکنولوژی. تا بیام نوشته های کاغذی رو اینجا منتقل کنم ، یه مدت زمان میگذره تا تاریخ نوشته ها با تاریخ روز یکی بشه. امیدوارم اون روزی که گل دخترم اینا رو میخونه بتونم به نوشتن براش ادامه بدم   ...
27 ارديبهشت 1392
1